پسر خوب

بــــ ــــگـ ــــو تــــــمـ ـــــامِ تــــو مـــ ــــال مـــن اســتـــــ

 الا اي دوستان آسماني...سلامي بر شما با شادماني...ميان اين همه غوغا و آشوب...کلامي من بگويم جاوداني

+نوشته شده در یک شنبه 22 مرداد 1398برچسب:,ساعت7:49توسط پسر خوب | |

    

در صفحه ی شطرنج ،حیران مانده ام امروز

چون مهره های گیج ِ پایان مانده ام امروز


در نیمه ی پنهان ِ چشمم یک غزل باقیست

در استوای دل   پریشان مانده ام امروز


بازی شروعش با تو بود و آخرش با تو

در آچمز هایت فراوان مانده ام امروز

 
من مات در کیش ِ هجوم ِ  اسب رویاهام

بازنده ای سردر گریبان مانده ام  امروز

+نوشته شده در یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:,ساعت9:19توسط پسر خوب | |



اینکه بردی جزوه ام را اشتباهی پس بده****جز فراموشی ندارم من گناهی پس بده

روسیه گردم بدون جزوه من در امتحان****از برای من نخواهی روسیاهی پس بده

روز و شب چشمم براه جزوه می باشد بیا****گر تو هم داری چو من چشمی براهی پس بده

صد کلاه بوقی به سر دارم ز فرط تنبلی****تا نرفته بر سرم دیگر کلاهی پس بده

گیر ما دیگر نیاید جزوه پس این جزوه را****مستقیما گر نمیخواهی براهی پس بده

جان تو مشروط می گردم به جان مادرت****لازمش داری نگه دار از نخواهی پس بده

جزوه از من می بری من مرکز نشرم مگر****ای به قربانت شود جانم الهی پس بده

گر تو هم مانند من بی جزوه ای باشد بیا****مال تو این جزوه اما گاه گاهی پس بده

چند ماهی مال تو اما دو روزی نزد من****من نمی گویم که آن را چند ماهی پس بده

از دعای هر شب و آه سحر اندیشه کن****تا نرفته بر فلک از سینه آهی پس بده

من نمی دانم چرا این جزوه را کش رفته ای****لعنت و دشنام و نفرین گر نخواهی پس بده



+نوشته شده در یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:,ساعت9:15توسط پسر خوب | |

اتل متل یه مورچه ................ قدم می زد تو کوچه
اومد یه کفش ولگرد ............... پای اونو لگد کرد
مورچه پا شکسته ............... راه نمی ره نشسته
با برگی پاشو بسته ................. نمی تونه کار کنه
دونه هارو بار کنه ................. تو لونه انبار کنه
مورچه جونم تو ماهی............. عیب نداره سیاهی
خوب بشه پات الهی
ای مورچه ناز نازی

+نوشته شده در یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:,ساعت9:10توسط پسر خوب | |


عاشقی بد دردیست ولی حیف که باید کشید

گشنگي هم  بد درديست ولي حيف كه بايد كشيد

 





 

+نوشته شده در یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:,ساعت8:57توسط پسر خوب | |

N مي زند.....B مي زند

با رخ هياهو ميكند

K باز فرمان ميدهد

سرباز غوغا مي كند

N مي كشد F5 را

B مي زند C5 را

سر لشكر ميدان Q

سر كرده ي ميدان Q

آتش به ميدان مي زند

 ارتش كمين گه مي زند

گاهي سيه گاهي سپيد

 بازنده رسوا مي شود

+نوشته شده در یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:,ساعت7:56توسط پسر خوب | |